اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالا انداختن

نویسه گردانی: BALA ʼNDʼḴTN
بالاانداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) به بالا پراندن .بهوا پرتاب کردن . بسوی بالا رها کردن . بالا افکندن .
- بالا انداختن ابرو ؛ حرکت دادن ابرو بسوی بالا بعلامت انکار یا عدم موافقت و نیز به ناز و کرشمه امتناع کردن و انکار و نفی کردن .
- بالا انداختن شانه ؛ امتناع کردن . بی اعتنائی کردن . ابا کردن . نمودن عدم موافقت با حرکت دادن شانه ها بسوی بالا. بر بردن شانه ها بنشانی بی اهمیت تلقی کردن چیزی یا مطلبی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
شانه بالا انداختن . [ ن َ / ن ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از تمرد کردن و یا آنکه با بی اعتنایی از مطلبی تعبیر نمودن : سوسن شانه هایش را بال...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.