بالا بالا
نویسه گردانی:
BALA BALA
بالا بالا. (ق مرکب ) بسیار بالا. در تداول عام ، بالاترین قسمت از صدر مجلس : فلان بالابالاها می نشیند؛صدر مجلس می گزیند. || طبقات برتر. خواص . مقابل زیردستان و فرودستان . || بی اطلاع و بی توسط دیگری . گویند: فلان بالابالا کار خود را انجام داد، یعنی بدون اطلاع و کمک کسی که با او در آن کار دخیل بود. (فرهنگ نظام ). اما گفته ٔ فرهنگ نظام با معنی دوم متناسب تر است . || محیلانه . بطور خدعه . (ناظم الاطباء). اما این معنی جای دیگر دیده نشد.
واژه های همانند
۱۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۲ ثانیه
کل خواجه بالا. [ ک َ خوا / خا ج َ/ ج ِ ] (اِخ ) دهی از بخش دهدز شهرستان اهواز است و 112 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
کلک دره بالا. [ ک َ ل َ دَ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیلاب پایین است که در بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد واقع است و 100 تن سکنه دار...
قمش کندی بالا. [ ق َ م ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است و به دولت خاتون معروف است و دولت خاتون از دهستان چایپاره ٔ بخش قره ضیاءالدین شهرستان ماکو ...
کار را بالا بردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) کار براه بردن . کار بساز کردن . (آنندراج ). کار چون زر ساختن : چون غبارم جلوه ٔ بیباکی از جا برده است...
بالا احمد چاله پی . [ اَ م َ ل َ پ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاله آباد بخش مرکزی شهرستان بابل که در 14 هزارگزی جنوب باختری بابل بر کنار ...
بکش دودانگه بالا. [ ب َ ک ِ دُ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . سکنه ٔ آن 253 تن . آب آن از رودخانه ٔ فهل...
چشمه انجیر بالا. [ چ َ م َ اَ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 62 هزارگزی خاور فریمان واقع است . کوهستانی ا...
سرخان جوب بالا. [ س ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان خاوه ٔ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. دارای 300 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ خاوه . محصول آ...
ده یوسفان بالا. [دِه ْ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 45هزارگزی باختر نورآبادبا 120 تن سکنه . آب...
قلعه کوه بالا. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 30هزارگزی شمال خاوری بیرجند. موقع جغرافیایی ...