اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالا زدن

نویسه گردانی: BALA ZDN
بالا زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) برداشتن . برگرفتن . بالا گرفتن . || ورمالیدن ، چنانکه آستین یا دامن و غیره را. برزدن .
- بالا زدن آب ؛ ارتفاع گرفتن آب . برآمدن آب چنانکه در رودخانه و چاه و غیر آن . مَدّ آب . بالا آمدن آب .
|| فوران کردن و جستن آب و امثال آن : فواره بالا زد؛ ببالا جهید. نفت بالا زد؛ببالا برشد.
- بالا زدن پرده ؛ پرده را بکنار زدن . برچیدن پرده . برداشتن دامن پرده .
- || بکنایه رازی را افشا کردن . سخن و یا کار نهانی را بروز دادن . سرپوش از چیزی برداشتن .
- بالا زدن دامن خیمه ؛ بالا گرفتن آن . برچیدن دامن خیمه . فراهم گرفتن دامن خیمه .
- بالا زدن قیمت ؛ ترقی کردن بها. افزایش یافتن بها.
- بالا زدن موی سر ؛ خلاف جهت طبیعی که رسته است قرار دادن . از پیش و یا پس سر بسوی بالا بردن موی . مقابل فروهشتن . مالیدن و بر فراز سر قرار دادن موی از سوی رخساره یا از جوانب .
- بالا زدن نقاب ؛ برافکندن نقاب از چهره . برگرفتن نقاب از رخسار. بربردن نقاب چنانکه رخساره نمایان شود.
|| دعوی و مدعا را بیش از پیش کردن . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.