بالاس
نویسه گردانی:
BALAS
بالاس . (اِ) ابریشم نرم و صاف . (ناظم الاطباء). اما او در این قول متفرد است . آیا کلمه از «با» و «لاس » مرکب نیست ؟ چه لاس ابریشم فرومایه و پاک ناکرده است ؟ || قسمی از پارچه ٔ صاف و کهنه . (ناظم الاطباء). پارچه ٔ کلفت پشمین که در زیر پالان اسب باری و یا شتر باری نهند. (ناظم الاطباء). || پلاس که در راهرو اطاق گسترند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بالاس . (اِخ ) الکساندر. از امرای دولت سلوکی که مدتها با دمتریوس سلوکی منازعه و اختلاف داشت . رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2229 شود.
برند یا نام تجاری ثبت شده در سال 1389 در ایران