اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بال برآوردن

نویسه گردانی: BAL BRʼAWRDN
بال برآوردن . [ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) رستن بال بر اندام طیور. پیدا آمدن بال بر طیور. || بپرواز درآمدن . پرواز کردن . || پر درآوردن . سخت شتافتن چنانکه حالت پرواز گرفتن . سخت بتک خاستن چنانکه همانند مرغان بپرواز شدن :
وگر بازگردانم از پیش زال
برآرد بکردار سیمرغ بال .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.