اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بالش

نویسه گردانی: BALŠ
بالش . [ ل ِ ] (اِخ ) صورتی دیگر از کلمه ٔ بلیش ۞ . شهری در اسپانیا بر لب دریا واز آنجا تا جزیرةالغیران ۞ یک میل فاصله است . (از الحلل السندسیة ج 1 ص 112).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
غاشق بالش . [ ش ُ ] (اِ مرکب ) نوعی از گون است که بر زمین خفته بود. (نزهة القلوب ).
بالش کندی . [ ل ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کله پوز بخش مرکزی شهرستان میانه که در 16 هزارگزی جنوب خاوری میانه و 2 هزارگزی راه شوسه...
بالش تکیه . [ ل ِ ت َ ی َ / ی ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرکب است از بالش و تکیه به معنی متکائی که به دیوار تکیه دهند و بچسبانند.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.