گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بالش نویسه گردانی: BALŠ بالش . [ ل ِ ] (اِخ ) صورتی دیگر از کلمه ٔ بلیش ۞ . شهری در اسپانیا بر لب دریا واز آنجا تا جزیرةالغیران ۞ یک میل فاصله است . (از الحلل السندسیة ج 1 ص 112). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه واژه معنی غاشق بالش غاشق بالش . [ ش ُ ] (اِ مرکب ) نوعی از گون است که بر زمین خفته بود. (نزهة القلوب ). بالش کندی بالش کندی . [ ل ِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کله پوز بخش مرکزی شهرستان میانه که در 16 هزارگزی جنوب خاوری میانه و 2 هزارگزی راه شوسه... بالش تکیه بالش تکیه . [ ل ِ ت َ ی َ / ی ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرکب است از بالش و تکیه به معنی متکائی که به دیوار تکیه دهند و بچسبانند. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود