گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بالین پرستنده نویسه گردانی: BALYN PRSTNDH بالین پرستنده . [ پ َ رَ ت َ دَ / دِ ] (نف مرکب ) خدمتکار. (آنندراج ). بالین پرست . (فرهنگ نظام ) : چو بالین پرستنده شد نرم گوی ازو بیشتر مهربانی مجوی . نظامی .و رجوع به بالین پرست شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود