گفتگو درباره واژه گزارش تخلف باور افتادن نویسه گردانی: BAWR ʼFTADN باور افتادن . [ وَ اُ دَ ] (مص مرکب ) باور افتادن کسی را؛ مورد قبول قرار گرفتن او. پذیرفته شدن . باور آمدن : تو و دوری ز غیر استغفر اﷲ از محالاتست عجب گر با وجود ساده لوحی باورم افتد.باقر کاشی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود