اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باهم آوردن

نویسه گردانی: BAHM ʼAWRDN
باهم آوردن . [هََ وَ دَ ] (مص مرکب ) همراه آوردن . || تألیف کردن . جمع کردن . (از فرهنگ شعوری ). تسطیر. (تاج المصادر بیهقی ). به یک جا گرد کردن : چندان کتب ... باهم آوردند که بیخ دین در دلها راسخ گشت ... (راحةالصدور راوندی ). || درهم کشیدن . هم کشیدن ، چنانکه دهانه ٔ کیسه ٔ لیفه دار را که از آن ریسمان گذرانده باشند، یا دهانه ٔ جراحتی را بدارو.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.