اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بباده نشستن

نویسه گردانی: BBADH NŠSTN
بباده نشستن . [ ب ِ دَ/ دِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) مشغول باده گساری شدن . به باده خواری نشستن . مجلس عیش فراهم کردن :
برفتند با رود و رامشگران
بباده نشستند یکسر سران .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.