اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ببازار افتادن

نویسه گردانی: BBAZʼR ʼFTADN
ببازار افتادن . [ ب ِ اُ دَ ] (مص مرکب ) سر از بازار درآوردن . در بازار قرار گرفتن . || بازاری شدن . در بازار پخش شدن . || کنایه از فاش شدن . رسوا شدن . (آنندراج ) :
خواهی خبر از خانه ببازار نیفتد
از بیخبران بگذر و در خانه ٔ ما باش .

مولانا لسانی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.