ببانگ آوردن
نویسه گردانی:
BBANG ʼAWRDN
ببانگ آوردن . [ ب ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) به صدا درآوردن . ترنین . (تاج المصادر بیهقی ): ارغا؛ به بانگ آوردن شتر. (تاج المصادر بیهقی ). اطنان ؛ببانگ آوردن تشت را. (منتهی الارب ). انباض ؛ ببانگ آوردن زه کمان . (تاج المصادر بیهقی ). انباح ؛ ببانگ آوردن سنگ . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به بانگ شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.