گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بت تا نویسه گردانی: BT TA بت تا. [ ب ُ ] (اِخ ) ۞ پل . از مستشرقان است . وی ویس قونسول فرانسه در موصل بوده و باقیمانده ٔ قصر سارگن پادشاه آسور را بادیوارهائی که پر از حجاریهای برجسته ٔ قشنگ بود یافته است . رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 52 و 47 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی پل بت تا پل بت تا. [ پ ُ ب ِ ] (اِخ ) معاون قونسول فرانسه در موصل بسال 1842م . او بتصور اینکه نینوای قدیم در این محل است در تپه «کویونچیک » برای ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود