اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بت چهره

نویسه گردانی: BT CHRH
بت چهره . [ ب ُ چ ِ رَ / رِ ] (ص مرکب ) که صورت چون بت دارد. بت روی . خوبروی . زیبا :
او تکیه زده بر چمن باغ و پیش او
آزادگان نشسته و بت چهرگان بپای .

فرخی .


بت چهرگان چابک چونانکه زلفشان
باشد همیشه بر سمن ساده مشکسای .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.