اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بتنگ آمدن

نویسه گردانی: BTNG ʼAMDN
بتنگ آمدن . [ ب ِ ت َ م َ دَ ] (مص مرکب ) ۞ تنگ آمدن . به جان آمدن . عاجز و ملول شدن . (آنندراج ) :
هست برین فرش دورنگ آمده
هر کسی از کار بتنگ آمده .

نظامی .


بتنگ آمد دل از بی همدمیها رو بکوه آرم
مگر آنجا کنم پیوند فریادی به فریادی .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.