اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بچشم آوردن

نویسه گردانی: BCŠM ʼAWRDN
بچشم آوردن . [ ب ِ چ َ / چ ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) بچشم کردن . اعتنا به شأن چیزی کردن . (آنندراج ). || برگزیدن . (آنندراج ) :
غم تو در دل من همچو دزد خانگی است
که هرچه روز بچشم آورد به شب دزدد.

افضلی جرپاذقانی .


و رجوع به چشم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.