اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بچشم داشتن

نویسه گردانی: BCŠM DʼŠTN
بچشم داشتن . [ ب ِ چ َ / چ ِ ت َ ] (مص مرکب ) نظربند کردن . (آنندراج ) :
چون کسی از چرخ بگریزد که مردم را بچشم
همچو ابروی بتان پیوسته می دارد بچشم .

حسن بیک رفیع.


و رجوع به چشم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.