گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بچنگ آوردن نویسه گردانی: BCNG ʼAWRDN بچنگ آوردن . [ ب ِ چ َوَ دَ ] (مص مرکب ) ۞ به دست آوردن . در اختیار گرفتن . به دست کردن : باز دستم بزیر سنگ آوردباز پای دلم بچنگ آورد. انوری .ز شیرین مهر بردارم دگربارشکرنامی بچنگ آرم دگربار.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود