بحضرت پیوستن
نویسه گردانی:
BḤḌRT PYWSTN
بحضرت پیوستن . [ ب ِ ح َ رَ پ َ / پ ِ وَ ت َ ] (مص مرکب ) به درگاه آمدن . بحضور درآمدن . به دربار رفتن . به پیشگاه آمدن . به پایتخت رسیدن : چون بحضرت پیوست کسری را خبر کردند. (کلیله و دمنه ). و فرمود هرچه زودتر بحضرت رسید. (کلیله و دمنه ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.