بخاری
نویسه گردانی:
BḴARY
بخاری . [ ب ُ ] (اِخ ) محمد. شمس الدین معروف به امیر سلطان از اکابر مشایخ خلوتیه و مورد عنایت سلطان بایزید عثمانی بود. او بسال 833 هَ . ق . درگذشت . (از ریحانة الادب ج 1 ص 147).
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
علی بخاری . [ ع َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) ابن محمد بخاری ، ملقّب به علأالدین . او راست : نزهةالنظر فی الفرق بین الانشاء و الخبر، که در سال 823 هَ ....
علی بخاری . [ ع َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲ بخاری ، ملقّب به جلال الدین . وی از وزرای الناصرلدین اﷲ بود. (از دستورالوزراء خوندمیر ص 95).
علی بخاری . [ ع َی ِ ب ُ ] (اِخ ) رامتینی . رجوع به علی رامتینی شود.
علی بخاری . [ ع َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) غجدوانی (علی خواجه ...). حاکم شهر «جند» در روزگار مغول . رجوع به علی خواجه غجدوانی شود.
ناصر بخاری . [ ص ِ رِ ب ُ ] (اِخ ) رجوع به ناصر بخارائی شود.
صحیح بخاری یکی از کتابهای حدیث و جزوصحاح ستّه است. صحیح بخاری معتبرترین کتاب حدیث نزد اهل سنت محسوب میشود که توسط حافظ ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بن...
روح بخاری . [ ح ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جان . در اصطلاح طبیبان قدیم به روح اطلاق میشد که قوه ٔ زندگی و حس و حرکت را میپذیرد. رجوع ...
زاهر بخاری . [ هَِ رِ ب ُ ری ی ] (اِخ ) جد اعلای حسن بن یعقوب زاهری است . (از انساب سمعانی ). و رجوع به زاهری ، حسن بن یعقوب شود.
طاهر بخاری . [ هَِ رِ ب ُ ] (اِخ ) یکی از مشاهیر علما و مؤلفان است و سه تألیف مهم بنام خلاصة الفتاوی ، خزینة الواقعات و کتاب الانساب داردو...
عابد بخاری . [ ب ِ دِ ب ُ ] (اِخ ) راقم . شاعر فارسی زبان و معاصر نصرآبادی است . شعرش در تذکره ٔ نصرآبادی ص 439 آمده است .