اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بخام کشیدن

نویسه گردانی: BḴAM KŠYDN
بخام کشیدن . [ ب ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) در پوست دباغت ناکرده کشیدن چنانکه نقاره را در پوست گاو کشند. (غیاث اللغات ). و رجوع به خام شود ۞. || گنهکار را در پوست خر و سگ کشیدن . (غیاث اللغات ). گنهکار را در پوست خر و سگ و گاو میکشند و این نوعی از سیاست است . (آنندراج ) :
شود ز لطف هوا بر تنش قبای حریر
درین بهار گنهکار اگر کشند بخام .

کلیم .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.