اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بختیار

نویسه گردانی: BḴTYAR
بختیار. [ ب َ ] (اِخ ) سمنانی ، خواجه نظام الدین . از اهالی ولایت سمنان بود... در ایام دولت ... سلطان حسین میرزا در امر وزارت دخل نموده متعهد جهات غایبی گشته قبول کرد که مبلغ سه هزار تومان از این ممر واصل دیوان گرداند، و چون نصف آن مبلغ ممکن الحصول نبود به اندک زمانی مهم خواجه به اضطرار انجامید. روزی در سر دیوان به زبان آورد که چون فی الحقیقة باغ سفید و باغ زاغان و سایر باغات پادشاهی داخل جهات غایبی است ، آنها را بها کرده از جمله ٔ مبلغ مذکور حساب می باید کرد تا آنچه قبول نموده ام تن پیدا کند. این هذیان به سمع سلطان سخندان رسیده ، رقم عزل بر ناصیه ٔ حال خواجه نظام بختیار کشید، و خواجه با بخت برگشته مؤاخذ و مقید گشته ... در محبس از عالم فانی به جهان جاودانی انتقال نمود. (دستور الوزراء ص 394).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بختیار. [ ب َ ] (اِخ )دهی از دهستان سرکوه بخش ریوش شهرستان کاشمر است که 156 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).
محمد بختیار. [ م ُ ح َم ْ م َ دِ ب َ ] (اِخ ) (خلجی ) نخستین از حکام بنگاله (599 - 602 هَ . ق .). (معجم الانساب و الاسرات زامباور ص 426).
قلعه ٔ بختیار. [ ق َ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرزان رود شهرستان تویسرکان ، واقع در 12هزارگزی جنوب باختری شهر تویسرکان و 6هزارگز...
قشلاق بختیار. [ ق ِ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 84 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 7 هزارگزی خاور شوسه...
ابوحرب بختیار. [ اَ ح َ ب ِ ب َ ] (اِخ ) در یکی از مسمطهای منسوب به منوچهری دامغانی و نیز در قصیده ای منتسب بوی که ذوق سلیم مانند چند مسمط...
حسام الدین بختیار. [ ح ُ مُدْ دی ب َ ] (اِخ ) ابن زنگی سلجوقی متخلص به «پیغوی » مداح ملک پیغو. رجوع به بختیار و حسن بن علی و به لباب الالب...
درمزار شیخ بختیار. [ دَ م َ رِ ش َ ب َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت واقع در28 هزارگزی شمال باختری سبز...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.