اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بخود افتادن

نویسه گردانی: BḴWD ʼFTADN
بخود افتادن . [ ب ِ خوَدْ / خُدْ اُ دَ ] (مص مرکب ) بخود پرداختن :
تا خط ز رخش سر زده با من سخنش نیست
چندان بخود افتاد که پروای منش نیست .

نقی کمره ای (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.