اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بد

نویسه گردانی: BD
بد. [ ب ُدد ] (ع اِ) پشه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از تاج العروس ). || بت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صنم . (تاج العروس ). فغ. بغ. وثن . طاغوت . جیت . نَصْب . نَصَب .(یادداشت مؤلف ). ج ، بِدَدَة، ابداد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بتخانه . صورتخانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نگارخانه . (یادداشت مؤلف ). خانه ای که در آن اصنام و تصاویر باشد وگفته اند خود صنم . ج ، بددة. (از ذیل اقرب الموارد) ۞ . || بهره ای از هر چیز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نصیب . (تاج العروس ). || عوض . || جدایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): لا بد؛ نیست جدایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || چاره . (منتهی الارب ). چاره . علاج . (غیاث اللغات ). گریز. گزیر. مُلْتَدّ. محالة. حَدَد. (یادداشت مؤلف ). لا بُدَّ لک منه ؛ نیست ترا چاره ای از آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). لا بد؛چاره ای نیست . (زمخشری ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اندرزبد اسوارکان . [ اَ دَ ب َ اِ ] (اِ مرکب ) معلمین نظامی در دوره ٔ ساسانی . (تاریخ حقوق علی آبادی ).
چیز بد و عیبناک ناچار همیشه نزد صاحبش باقی مانده و صاحب باید آنرا تحمل و نگهداری کند چون کسی حاضر به پذیرفتن آن نیست .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.