بد
نویسه گردانی:
BD
بد. [ ب ِدد ] (ع اِ) مانند و همتا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اندرزبد اسوارکان . [ اَ دَ ب َ اِ ] (اِ مرکب ) معلمین نظامی در دوره ٔ ساسانی . (تاریخ حقوق علی آبادی ).
چیز بد و عیبناک ناچار همیشه نزد صاحبش باقی مانده و صاحب باید آنرا تحمل و نگهداری کند چون کسی حاضر به پذیرفتن آن نیست
.