بر
نویسه گردانی:
BR
بر. [ ب َرر ] (ع مص ) راستگو شدن در سوگند. || (اِ مص ) راستی . سوگند. (منتهی الارب ). || (ص ) مهربان . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات )(آنندراج ) (اقرب الموارد)... || راستگوی . || بسیارخیر. ج ، ابرار. || فرمانبردار مادر و پدر. (منتهی الارب ). || نیکوکار. (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). بارّ. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
مزده بر. [ م ُ دَ / دِ ب َ ] (نف مرکب ) مزدور. اجیر. (برهان ) (آنندراج ). مزدبر. مزدور. (ناظم الاطباء). مزده برنده . اجرت گیرنده . رجوع به مزدبر...
مژده بر. [ م ُ دَ / دِ ب َ ] (نف مرکب ) مخفف مژده برنده . بشیر. که مژده میبرد. که مژده میرساند. کسی که خبر خوش به کس دیگر می برد.که حامل ...
مسجد بر. [ م َ ج ِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماسوله بخش مرکزی شهرستان فومن . واقع در 12هزارگزی مغرب فومن و دوهزارگزی راه فرعی فومن ...
در لهجه یزدی به کسی گفته می شود که صاحب کاروان باشد و افراد زیادی را به صورت گروهی به زیارت یا سیاحت ببرد.
یکی از طوایف استان سیستان و بلوچستان در منطقه گشت سراوان-وابسطه به طایفه ریگی - از طوایف سرحدی در منطقه مکران
یکی از تیره های طایفه ریگی که در منطقه ومرکزیت گشت سکونت دارند .
وجه تسمیه حسین بر :
حسین : حسین فرزند میر حسن (ریگی) جد بزرگ همه ساکنان این منطقه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
کرزه به معنی مرز یا کرت یا حد میباشد. و همچنین به معنی زمین زراعی و نیز گیاهی خوشبو است .در زبان فارسی شیرازی کرزه بر به کسی گویند که وظیفه اش کرت ب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
هرات بر. [ هََ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اوشیان شهرستان رودسر که در 27 هزار و پانصدگزی جنوب خاوری رودسر و پنج هزارگزی چابکسر واقعشده ...