اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر آب آمدن

نویسه گردانی: BR ʼAB ʼAMDN
بر آب آمدن . [ ب َ م َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از ظاهر شدن و فاش گردیدن . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) :
چو فوج هندوان ره بیشتر یافت
خلیفه هم خلاف خصم دریافت
بر آب آمد همه کان آتش انگیز
بجوش آورد سیل آتش تیز.

امیرخسرو (از انجمن آرا).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
بر روی آب آمدن . [ ب َ ی ِ م َ دَ ] (مص مرکب ) بر روی کار آمدن که کنایه از ظاهر شدن باشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.