اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر آب انداختن

نویسه گردانی: BR ʼAB ʼNDʼḴTN
بر آب انداختن . [ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) ظاهر و فاش کردن :
تا چه خواهد کرد با ما تاب و رنگ عارضت
حالیا نیرنگ نقش خود بر آب انداختی .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
سپر بر آب انداختن . [س ِ پ َ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) غروب کردن : اگر نه روز بخصم تو اقتدا کرده ست پس ازبرای چه معنی سپر بر آب انداخت .ظهیر ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.