گفتگو درباره واژه گزارش تخلف برآب بستن نویسه گردانی: BRʼAB BSTN برآب بستن . [ ب َ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) به آب بستن . || سیراب کردن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : زبان برگ پان تا در دهان غنچه اش دیدم بر آب گریه بستم ۞ گلبن آشفته حالی را.(طغرا از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود