گفتگو درباره واژه گزارش تخلف براه افکندن نویسه گردانی: BRʼH ʼFKNDN براه افکندن . [ ب ِ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (از: ب + راه + افکندن ) براه انداختن . بیدار کردن و راه نمودن . (آنندراج ) : رگ خواب است از افسردگیها رشته را تنگم به هوئی این گران خوابان غفلت را براه افکن .(آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود