اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

براه بردن

نویسه گردانی: BRʼH BRDN
براه بردن . [ ب ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب )(از: ب + راه + بردن ) بسر بردن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). راهی کردن . راه نمودن . راه بردن :
گفت ای مسلمانان این سر از آن سرهاست که بی کلاه براه توان برد؟ (منتخب لطائف عبید زاکانی ).
دو روزه عمر که خواهی نخواه میگذرد
چنانکه می بری آنرا براه میگذرد.

سلیم (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.