اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

براه رفتن

نویسه گردانی: BRʼH RFTN
براه رفتن . [ ب ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) (از:ب + راه + رفتن ) براه افتادن . راه سپردن . براه افتادن با کسی . همراهی او کردن . با او رفتن :
کمر بست و بنهاد سر سوی شاه
بزرگان برفتند با او براه .

فردوسی .


- براه باباکوهی رفتن ؛ کنایه از لواطت و اغلام کردن . (آنندراج ). از راه پس رفتن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.