اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برترازو زدن

نویسه گردانی: BRTRʼZW ZDN
برترازو زدن . [ ب َ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) امتحان کردن . || قدر چیزی دریافتن . (آنندراج ) :
تا که سنجد بر متاع حسن او صد سال و ماه
آسمان خورشید و مه را برترازومیزند.

مخلص کاشی (آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.