برج
نویسه گردانی:
BRJ
برج . [ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. سکنه ٔ آن 377 تن . آب آن از رودخانه . محصول آنجا غلات ، بنشن ، باغات میوجات . شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
برج . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، کوهستانی ، گرمسیری . سکنه ٔ آن 212 تن . آب آن از قنات و محصول آ...
برج . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، جلگه ، معتدل . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات...
برج . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خندمان شهرستان رفسنجان . کوهستانی و سردسیری . سکنه ٔ آن 158 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، لب...
برج . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه . این ده مرکب از دو محل بنامهای برج بالا و برج پائین میباشد، ...
(borj)این واژه در اوستایی بَرِز barez و در پهلوی بُرز borz بوده (بالا، بلند، مرتفع) و در پارسی دری برج خوانده و نوشته شده است؛ زیرا در زبان پارسی «ج» ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بُرج دَلو. بُرج یازدهمِ دائرة البروج که مصادف است با ماهِ بهمنِ سال خورشیدی. بُرج دَلو را بُرج آب کش نیز گویند. مترادفِ بُرج دَلو در زبان انگلیسی Aqua...
بُرج حَمَل. نام اولین بخش یا بُرج دائرة البروج * است که مطابق می باشد با اولین ماهِ گاه شماری رسمی کشور افغانستان و همچنین گاه شماری بُرجیِ ایران. بُ...
برج له . [ ب ُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه آن 470 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
رب برج . [ رَ ب ْ ب ِ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کوکب صاحب برج است در اصطلاح احکامی . (یادداشت مرحوم دهخدا). || خانه خدا. (یادداشت مرحو...