اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر دفتر افکندن

نویسه گردانی: BR DFTR ʼFKNDN
بر دفتر افکندن . [ ب َ دَ ت َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از نوشتن . (برهان ) (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ). بردفتر نوشتن و ثبت کردن . (ناظم الاطباء) :
که این خوش حدیثی است بر دفتر افکن .

خاقانی .


حدیث عشق را بر دفتر افکند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.