بر دل خوردن . [ ب َ دِ خوَر
/ خُرْ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بی دماغ کردن و رنجانیدن است . (آنندراج ). بر دماغ خوردن . (مجموعه ٔ مترادفات ) (آنندراج ). برطبع خوردن . (آنندراج ). بدخو کردن . || بی صبر و حوصله ساختن . (ناظم الاطباء)
: هر دلی را با خدا راهی است بر دلها مخور
گر خدا را دوست میداری دل آزاری مکن .
تأثیر (آنندراج ).