اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر روی استادن

نویسه گردانی: BR RWY ʼSTADN
بر روی استادن . [ب َ اِ دَ ] (مص مرکب ) حریف دروکش شدن و قدم فشردن با حریف در جنگ . (بهارعجم ) (از آنندراج ) :
همچو مسطرمینمایم هرکه را راه سخن
تا بدست آورده ره بر روی من استاده است .

تأثیر (از آنندراج ).


ز جولان نظر مجروح میشد روی نیکویش
چه سان دل داده خط راکاین چنین استاده بررویش .

صائب (از آنندراج ).


در دهر هر که هست مهیای جنگ ماست
بر روی ما کسی که نه استاد رنگ ماست .

میرصیدی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.