اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر روی دریا پل بستن

نویسه گردانی: BR RWY DRYA PL BSTN
بر روی دریا پل بستن . [ ب َ ی ِ دَ پ ُ ب َ ت َ ](مص مرکب ) کنایه از امر محال کردن . چه دریا ترجمه ٔ بحر است و بستن پل بر آن متعذر بلکه محال مگر بتصرف و اعجاز. (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ) :
تمنای شه آنگه آید بدست
که بر روی دریا توان پل ببست .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.