گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بر ریزیدن نویسه گردانی: BR RYZYDN بر ریزیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) برریختن . ریختن : اشک من چون زر که بگدازی و برریزی بزراشک تو چون ریخته بر زر همی برگ سمن . منوچهری .و رجوع به ریختن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود