اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر زبان رفتن

نویسه گردانی: BR ZBAN RFTN
بر زبان رفتن . [ ب َ زَ رَ ت َ ] (مص مرکب )بر زبان گذشتن . گفته شدن . بر لفظ رفتن :
چندان دعای جان تو گوییم کز ملال
بیخواست بر زبان تو دشنام می رود.

کمال خجند (آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.