اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر زبان گرفتن

نویسه گردانی: BR ZBAN GRFTN
بر زبان گرفتن . [ ب َ زَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بر زبان افکندن . (آنندراج ) :
دشمن ز کینه جویی من صرفه ای نبرد
چون شمع سوخت هرکه مرا بر زبان گرفت .

سالک (آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.