گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بر زبان نهادن نویسه گردانی: BR ZBAN NHADN بر زبان نهادن . [ ب َ زَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) بر زبان راندن . بر زبان جاری ساختن . گفتن . (آنندراج ) : حرفی که از جفای تو دل بر زبان نهادجز دل دگر که گوش تواند بر آن نهاد.ثنایی (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود