جستجو در پارسی ویکی
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر زدن

نویسه گردانی: BR ZDN
بر زدن . [ ب ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) ۞ در اوراق قمار، پس و پیش کردن ورق ها تا دغلی و تقلب در آن نباشد. زیرو روی کردن اوراق قمار تا نباید حریف دغلبازی آنرا بسود خود مرتب کرده باشد. زیرو زبر کردن اوراق بازی تا اگر حریفان دغل پشت هم اندازی کرده باشند باطل گردد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به بُر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نقش برزدن

نقش برزدن . [ ن َ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) حک کردن . ضرب کردن : چنین نقش بندد که چون شاه روم به ملک جهان نقش برزد به موم .نظامی .
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سر بر کمر زدن

سر بر کمر زدن . [ س َ ب َ ک َ م َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از دیوانه شدن و سودایی گردیدن . (برهان ) (انجمن آرا).
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

زبانه برزدن

زبانه برزدن . [ زَ ن َ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) (...آفتاب ): شعله و نور افشاندن طلوع پرتو آفتاب . پدید آمدن شفق . آفتاب زدن : چو برزد زبانه ز کو...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاج بر سر زدن

تاج بر سر زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) تاج بر سر نهادن . تاج پوشیدن . تاج برگذاشتن . (مجموعه ٔ مترادفات ) : می گذارم سر بخاک درگهش تاج ر...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صفرا بر سر زدن

صفرا بر سر زدن . [ ص َ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب ) تند و بی دماغ شدن . (آنندراج ). رجوع به صفرا شود.
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کار بر هم زدن

کار بر هم زدن . [ ب َ هََ زَ دَ] (مص مرکب ) خراب کردن کار. (آنندراج ) : دریاب که زد کار جهانی همه بر هم چشم توو عذرش همه این است که مستم...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گره بر باد زدن

گره بر باد زدن . [ گ ِ رِه ْ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) گره بر باد کنایه از بی اعتباری دنیا باشد، چه هرگاه گویند گره بر باد مزن ، مراد این باشد ک...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گره بر آب زدن

گره بر آب زدن . [ گ ِ رِه ْ ب َ زَ دَ ] (مص مرکب ) افسونکاری کردن . حیله گری . جادوئی : دم سخت گرم دارد که بجادوئی و افسون بزند گره بر آب ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناف بر غم زدن

ناف بر غم زدن . [ ب َ غ َزَ دَ ] (مص مرکب ) آن است که ماماچه اگر به وقت بریدن ناف طفل غمگین و بی دماغ باشد آن کودک همیشه غمگین خواهد ...
اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نام بر یخ زدن

نام بر یخ زدن . [ ب َ ی َ زَ دَ ] (مص مرکب ) محو کردن . (انجمن آرا) (غیاث اللغات ) (برهان قاطع). || فراموش کردن . (انجمن آرا) (برهان قاطع) ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.
 
ورود