برش
نویسه گردانی:
BRŠ
برش . [ ب َ رَ ] (اِ) بش . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی ). موی قفای اسب . فش . کاکل اسب . (از برهان ). مؤلف نویسد: در جای دیگر این کلمه راندیده ام و ممکن است سهو کاتب لغت نامه ٔ اسدی باشد.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
روشهای گوناگون پرتو نگاری در برشهای مختلف از درون جسمهای سخت، (به انگلیسی:tomography)