اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بر کسی بودن

نویسه گردانی: BR KSY BWDN
برکسی بودن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بعهده ٔ او بودن . واجب ِ او بودن . بر عهده ٔ او بودن :
بر تست پاس خاطر بیچارگان و شکر
بر ما و بر خدای جهان آفرین جزا.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
جای بر کسی تنگ بودن . [ ب َ ک َ ت َ دَ ] (مص مرکب ) بتنگ گرفتن او را از روی غلبه . مقابل جای واکردن . (بهار عجم ). رجوع به جای بر کسی تنگ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.