گفتگو درباره واژه گزارش تخلف برماسیدن نویسه گردانی: BRMASYDN برماسیدن . [ ب َ دَ ] (مص ) لامسه کردن و دست مالیدن و سودن عضو بر عضو دیگر. (برهان ). و رجوع به برماس شود. || پرسیدن و تفتیش کردن . (ناظم الاطباء) : آنکه او نفس خویش نشناسدنفس دیگر کسی چه برماسد؟سنائی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود