گفتگو درباره واژه گزارش تخلف برون دادن نویسه گردانی: BRWN DʼDN برون دادن . [ ب ِ / ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بیرون دادن . خارج کردن . برآوردن : چرا خون نگریم چرا گل نخندم که بحری فروشد برون داد گوهر.؟ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود