گفتگو درباره واژه گزارش تخلف برون کشیدن نویسه گردانی: BRWN KŠYDN برون کشیدن . [ ب ِ / ب ُ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) بیرون کشیدن . بدرآوردن . استخراج : آنکو ز سنگ خارا آهن برون کشدنسکی ز کف ّ او نتواند برون کشید. منجیک .سر مایه کرد آهن آبگون کز آن سنگ خارا کشیدش برون .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود