گفتگو درباره واژه گزارش تخلف برهان آوردن نویسه گردانی: BRHAN ʼAWRDN برهان آوردن . [ ب ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) استدلال . دلیل آوردن . حجت آوردن . اقامه ٔ دلیل کردن : سخن عشق زینهار مگوی یا چو گفتی بیار برهانش . سعدی .همان انگار که تقریر این سخن نکردم و برهان و بیان نیاوردم . (گلستان سعدی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود